زمان زیادی از حضورتان در یک سریال پربیننده تلویزیونی نمیگذشت که با نقشی جذاب در سریال برادرجان دوباره در قاب جادویی قرار گرفتید؛ بازی در نقش چاووش چطور به شما پیشنهاد شد؟
آقای آهنج کار قبلی من را دیده بود و احساس کرد میتوانم از عهده نقش چاووش بربیایم. با وجود اینکه چند پیشنهاد همزمان داشتم اما بازی در این سریال را انتخاب کردم، چون فضای فیلمنامه و گروه سازنده را دوست داشتم.
کارهای پیشنهادی دیگرتان هم سریال بود؟
بله، سریالهای دیگری بود که در تلویزیون در حال ساخت بودند. من نقش چاووش را انتخاب کردم، چون نقش ویژهای است و ابعاد مختلف روحی و روانی دارد. برای یک بازیگر، جذابتر است که با چنین کاراکترهایی کلنجار برود. یک بازیگر همیشه دوست دارد نقشهای متفاوتی را بازی کند و نقش چاووش برای من بسیار جذاب بود.
این نقش با نقش شازده در بانوی عمارت چه تفاوتهایی دارد؟
تفاوت این دو نقش بسیار زیاد است، چون هر کدام در دو دوره تاریخی و دو دنیای متفاوت میگذرند. در بانوی عمارت، شخصیت یک شازده قاجاری بود و اینجا یک فروشنده میوه و تره بار؛ چالشهایی که هر دو با آنها روبهرو میشوند از جنس متفاوتی است. در سریال بانوی عمارت، شازده قربانی تصمیم دیگران است، در حالیکه در سریال برادرجان، چاووش تصمیم گیرنده است.
چرا گریمتان خیلی تغییر نکرده است؟
گریم براساس ضرورت نقش باید تغییر کند. قرار نیست بازیگر از یک کار به کار دیگر، گریمش تغییر اساسی کند، ضمن اینکه در برادرجان، گریم ندارم و چهره خودم است. مگر میتوانم چهرهام را تغییر دهم؟ کارگردان تصمیم گرفت این کاراکتر با این شمایل دیده شود و سبیلهایم به همین شکل باشد. این شمایل با شازده خیلی فرق دارد. اگر دقت کنید گریم شازده برای یک دوره تاریخی بود و در آن سریال گریم نسبتاً زیادی داشتم. در سریال بانوی عمارت، یک گریم نداشتم بلکه ۱۱ گریم داشتم، شاید نقش چاووش شبیه یکی از گریمهای شازده در بانوی عمارت باشد. این تصور که بازیگر از یک کار به کار دیگر، چهرهاش باید کاملاً تغییر کند، تصوری درست و حرفهای نیست، چون بخشی از انتخاب بازیگر به خاطر چهره و شمایل شخصی اوست؛ مگر اینکه ضرورت خاصی برای تغییر چهره او وجود داشته باشد.
چه میکنید که در نقشهایتان کلیشه نشوید؟
بازیگر باید تبدیل به کاراکتر شود و اگر چنین شود، کلیشه نمیشود، چون هربار کاراکتر جدیدی از او میبینیم. بازیگری که در ایفای نقش مهارت داشته باشد هیچگاه از کلیشه شدن نمیترسد، چون همیشه میتواند کاراکتر جدیدی را خلق کند.
خودتان علاقهمند به نقشآفرینی در چه ژانری هستید، اگر کار طنز به شما پیشنهاد شود میپذیرید؟
در تئاتر این تجربه را داشتم که تجربه موفقی هم بود، اما دوست ندارم کار طنز بازی کنم. در سینمای ایران خیلی تنوع ژانر نداریم، یا باید کمدی بازی کنیم یا جدی. درام جنایی و پلیسی یا ژانر وحشت و ژانر تخیلی نداریم. معمولاً فیلمها و سریالها، یا ژانر کمدی هستند یا ملودرام اجتماعی که خیلی هم به بازیگر حق انتخاب نمیدهد.
همکاری با گروه سریال برادرجان چطور بود، بویژه همبازی شدن با پیشکسوتانی همچون علی نصیریان، حسن پورشیرازی و جلیل فرجاد؟
گروه بسیار خوبی بود. بهنظرم سریالهای تلویزیون به لحاظ کستینگ ضعف دارند، ولی در این سریال، گروه بسیار خوبی دور هم جمع شدند که بسیاری از آنها استاد بازیگری و برخی هم معلم بازیگری هستند. گروه پخته و کاربلدی بود و کار کردن با این گروه بسیار لذتبخش است، چون با بسیاری از این بزرگان همبازی هستم. هماهنگ کردن خودم با آنها هم لذتبخش بود و هم اینکه چالشهایی برایم داشت که امیدوارم از پس آن برآمده باشم. این همکاری برایم آموزنده بود، بویژه کار با استاد نصیریان برای هر بازیگری موهبت است.
پیش از بازی در سریال بانوی عمارت، بیشتر به عنوان یک بازیگر تئاتر شناخته میشدید تا بازیگر تلویزیون؛ بازی روبهروی دوربین با بازی روی صحنه چه تفاوتهایی برایتان دارد؟
من حدود ۲۰ سال تجربه کار تئاتر دارم و تجربه بازی در سریال هم داشتم. تحصیلکرده رشته بازیگری هستم و در تمام این سالها تلاش کردم تکنیکهای بازیگری را یاد بگیرم. عمدهترین تفاوت بازیگری در تئاتر و سریال، این است که در تئاتر جای اشتباه وجود دارد و بازیگر میتواند در اجراهای بعدی، بازیاش را اصلاح کند، اما در تلویزیون با مخاطب میلیونی مواجه هستید که کوچکترین اشتباه توسط میلیونها نفر دیده و قضاوت میشود؛ از این منظر بازیگری در سریال تلویزیونی حساستر است، چون آن سریال ممکن است در سالهای آینده هم دیده شود بنابراین اشتباه باید کمتر شود.
مسئله حقالناس بسیار مهم است و گویی این روزها در بین مردم دارد کمرنگ میشود؛ چنین سریالهایی چقدر میتوانند در زنده کردن مسئله حقالناس در جامعه اثرگذار باشند؟
سریال برادرجان مسائلی را یادآوری میکند که این روزها دارد فراموش میشود، همچون رعایت حقوق دیگران یا ظلم نکردن در حق مردم. البته موافق پیام دادن مستقیم در آثار تلویزیونی نیستم، پیام باید غیرمستقیم اثرش را روی مخاطب بگذارد و فکر میکنم این سریال دارد همین کار را میکند. یک دلیل اثرگذاری سریال برادرجان بر مخاطبان، این است که همه کاراکترها خاکستری هستند. چاووش همانقدر که منفی است، همانقدر مثبت است و کارهای خوب انجام میدهد، مثلاً آنجا که کارگر افغانستانی آسیب میبیند، او را به بیمارستان میبرد. کاراکتر ستار، فقط مثبت نیست و جاهایی دعوا میکند. باید دید تماشاگر چه پیامی از این سریال دریافت میکند.
واکنشهای مردم پس از بازی در نقش شازده و اکنون چاووش چگونه بوده است؟
مردم همیشه محبت دارند و واکنشهای خوبی از آنها دیدم. خوشبختانه مردم سریالهای تلویزیون را دنبال میکنند. اکنون هم عدهای مرا چاووش صدا میکنند و پیگیر ادامه قصه هستند. بهنظرم مردم از قصه خوب و بازیگر خوب استقبال میکنند. ما در تلویزیون به ساخت آثار جذاب نیاز داریم.
تلویزیون در دورهای به فقر سریالسازی رسیده بود، اما گویی اکنون جان تازهای در این زمینه گرفته است و این سریال است که مردم را پای تلویزیون مینشاند؟
مهمترین برنامههای تلویزیون در همه جای دنیا، سریال و مستند هستند. این دو پربینندهترین تولیدات تلویزیون هستند. اتفاق بزرگی که در سریالسازی باید رخ بدهد، این است که باید بین تلویزیون و شبکه خانگی رقابت وجود داشته باشد و این موجب میشود کیفیت تولیدات هر دو بخش بالاتر برود. حتی این رقابت میتواند با سینما و شبکههای خارجی بهوجود بیاید. اینکه سریالهای ما کوتاه ساخته میشود، یک معضل است. سریالهای ما بیشترشان در ۲۰ یا ۳۰ قسمت تمام میشود، درحالیکه سریالهای معروف در ۱۰۰ قسمت ساخته میشوند و فصلهای مختلفی دارند. بازیگران چندین سال سر یک کار هستند و مردم با نقش آنها زندگی میکنند. بهنظرم کمی باید هزینه کنیم، در حالیکه سریالهای ما با بودجه اندک ساخته میشوند. اگر قرار است در سریالسازی موفق شویم باید در این حوزه هزینه کنیم. به جای اینکه در سال ۱۰۰ سریال معمولی بسازیم اگر بتوانیم چهار سریال بلند و باکیفیت بسازیم، مطلوبتر است. تنوع ژانری هم در سریالسازی بسیار مهم است. بیشتر سریالهای ما ملودرام شده است. نیاز داریم که سریال در ژانر وحشت یا معمایی- جنایی هم بسازیم، باید سختگیریها کمتر شود. کار کردن در تلویزیون کمی حساس شده است و خود ما هم به این حساسیتها دامن زدیم. تا کوچکترین حرفی در سریالی زده میشود قشر و صنفی اعتراض میکنند. نباید اینقدر حساسیت ایجاد کرد، چون موجب میشود به فلانی بربخورد یا فلانی اعتراض بکند. این مسئله دوجانبه است یعنی هم مردم و هم مدیران سختگیریهایشان را کمتر کنند تا آثار جذابی در ژانرهای مختلف ساخته شود. اگر قرار باشد رقابت کنیم، نیاز داریم سختگیریها را کمتر کنیم و امیدوارم ارادهای جدی برای این منظور در تلویزیون به وجود بیاید.
انتهای پیام/
نظر شما